برای تقویت صنعت چای ماسال کیلویی، دولت بریتانیا موافقت کرد که اساساً زمینی را به اروپایی ها یا هندی های ثروتمندی که مایل به کاشت چای هستند، واگذار کند و سیستم های حمل و نقل و ارتباطی برای مزارع بسازد.
از سال 1860 تا 1947، کارخانههای کاشت، 3 میلیون کارگر را از سایر نقاط هند برای کار در سیستم وسیعی به نام تجارت کولی آسام منتقل کردند.
استخدام کنندگان نیروی کار اروپایی و هندی از روستاهای فقیر در سراسر هند بازدید کردند تا کارگرانی پیدا کنند که نمی دانستند قرارداد آنها هرگز به آنها اجازه بازگشت به خانه را نمی دهد.
استخدامکنندگان کارگران بالقوه را با پول، مشروبات الکلی و زنان وسوسه میکردند و دختران جوان را میدزدند و در ایستگاههای استخدام با آنها ازدواج میکردند.
اگر کارگران از سفر طولانی و پر بیماری به مزارع جان سالم به در میبردند، پس از ورود اغلب مورد آزار جسمی یا جنسی قرار میگرفتند.
در 50 سال اول این سیستم، چای طعم وحشتناکی داشت. بریتانیاییها فاقد کارگران، دانش پردازش و سیستمهای کارآمد حملونقل بودند که چای چینی را عالی میکرد.
بنابراین کارخانه داران شروع به نگرانی در مورد فروش کم کردند و شروع به جستجوی مخاطبان جدید برای محصول خود کردند.
انجمن چای هند، متشکل از صاحبان بریتانیایی اکثر خانههای آژانس املاک چای در شمال و بنگال، متوجه شد، هی، اگر هندیها هم چای بنوشند، میتوانیم سود بیشتری ببریم! بنابراین در سال 1901 انجمن یک کمپین بیش از 40 ساله برای تلقین هندی ها به نوشیدن چای راه اندازی کرد.
انجمن چای ارزان را به تودهها هل داد، آن را در گردهماییهای عمومی و تظاهرات دمآوری داد، و در همه جا غرفههای چای برپا کرد: ایستگاههای راهآهن، دفاتر پست، جشنوارههای مذهبی.
انجمن دولت محلی را متقاعد کرد که به کارگران صنعتی روزانه یک استراحت چای بدهد و به راحتی غرفههای چای جدا از هم برپا کند. همچنین به والاهای راه آهن (فروشندگان) کتری و بسته های چای داد تا شروع به فروش در قطار کنند.
تا پایان قرن بیستم، هندی ها بیش از 70 درصد چای تولید شده در هند را مصرف می کردند.
افزودن ادویه جات واقعاً یک اقدام شورشی علیه بریتانیا بود.»